در مورد سد گتوند سوالات زیادی وجود داشته و دارد. یکی از سوالات در مورد توجیه اقتصادی و لزوم احداث این سد در منطقه است یا بهتر بگویم این موضوع گفته شده که این طرح توجیه اقتصادی ندارد. آیا در این خصوص مطالعاتی انجام شده است؟ این سد بر چه اساسی ساخته شده است؟ بخشی از سوالهای شما ممکن است که به سالهای گذشته برگردد. از همین رو جوابها کلی است. اگر جوابهای جزییتر بخواهید باید در فرصت مناسبتر و با حضور همکارانم پاسخ دهم. اما در کل اگر طرحی توجیه اقتصادی نداشته باشد طبق ضوابط و مقررات اجرا نمیشود. بحث در مورد توجیه اقتصادی یا ارزیابی طرح از زمان مطالعات اولیه طرح انجام میگیرد. در ارتباط با سد گتوند باید بگویم این طرح توجیه اقتصادی داشته که اجرا شده است. در مورد جا نمایی سد واینکه شما میگویید محور سد اگر بالاتر یا پایینتر از مکان فعلی بود بر توجیه اقتصادی چقدر اثر میگذاشت؛ یکی از موضوعات اصلی ارزیابی اقتصادی است که در هنگام مطالعات مورد بحث قرار گرفته است. در بحث موضوع ارزیابی اقتصادی مولفههای زیادی موثر است، تعیین چگونگی ساخت سد، جنس سد و خیلی مسائل دیگری نیز در راستای توجیه اقتصادی جابه جا میشود و در نهایت تعیین میشود که کی و کجا و با چه ابعادی سد ساخته شود. به نظر من تمام این کارها در زمان مطالعات طرح انجام شده است. حتی اگر سوابق مکتوب را بخواهید، مدارک مستند وجود دارد. این حرفها، مستندات و مطالعات به 10 تا 15 سال قبل برمیگردد. در جانمایی سد آیا مشکلی وجود داشته است یا نه؟ میگویند این سد برای میراث فرهنگی منطقه مشکل به وجود آورده است. آیا سد گتوند از جمله سدهایی است که از نظر زیست محیطی و تخریب آثار فرهنگی و تاریخی مشکل دارد و این موضوع چقدر در دراز مدت میتواند بر رودخانه کارون و منطقه موثر باشد؟ همانطور که گفتم مطالعات این سد به 40 تا 50 سال قبل بازمیگردد و موضوع جدیدی نیست. کل مطالعات حوزه رودخانه کارون به سالهای 1340 برمیگردد. شرکتهای عمدتا خارجی در این خصوص کار کردند و محورهای ساخت سدها تقریباً مشخص شدند. بنابراین مطالعات این سدها و گتوند که یکی از آنهاست در گذشته انجام شده و به لحاظ فنی بحثهای زیادی در این مورد انجام شده است. سوال شما بیشتر جنبه انسانی سد گتوند را مد نظر قرار داده که دریاچهاش در محدودهای قرار دارد که به لحاظ توپوگرافی و شرایط اقلیمی یک منطقه سخت و بد آب و هواست. به لحاظ زندگی شما وقتی بررسی میکنید از میان 20 هزار هکتار زمین منطقه کل زمینهای آبی قابل کشاورزی به 20 هکتار هم نمیرسد. فقط 20 هکتار زمین کشاورزی آبی است و در بقیه امکان کشاورزی آبی نیست و بیشتر زمینهای اطراف دیم هستند و معمولا محصول بسیار پایین دارند. حقیقتا محدوده مخزن سد گتوند به هیچوجه محدودهای نیست که سرسبز و خوش آب وهوا باشد و آمدن این سد موجب شده باشد که سیستم بسیار سرسبز آن را بههم بریزد و... به همین دلیل هم روستاهای آن منطقه اکثرا متروکه هستند. نه به دلیل سد بلکه به دلیل شرایط بد آب و هوایی مردم منطقه به جاهای دیگر مهاجرت کردند. الان مخزن سد در کل 45 روستا را در برمی گیرد و جمعیت ساکن آن در کل حدود هزار نفر است. جمیعت کم این منطقه در این مساحت بسیار گسترده حاکی از آن است که مخزن گتوند در محدوده شرایط آب و هوایی وجغرافیایی خوبی قرار ندارد.هر چه قدر از بالا دست کارون به سمت کارون 3 و 4 و پایینتر یعنی سد گتوند حرکت میکنیم، شرایط طوری است که به سمت خشکی و بیآبی میرویم. این توضیحات طبق مشاهدات، مستندات و گزارشهای دقیق است که انعکاس داده میشود. یک سوال مهم دیگر شما در مورد مسائل زیست محیطی بود. در این مورد بالاخره ضوابطی در کشور هست که ما موظفیم رعایت کنیم. چه به لحاظ زیست محیطی و چه به لحاظ میراث فرهنگی مکلف هستیم به مراجع این کار یعنی سازمان محیطزیست و میراثفرهنگی گزارش دهیم و مطابق مقررات قانونی و ضوابط عمل کنیم. همه این مراحل طی شده و از لحاظ زیستمحیطی و میراث فرهنگی سد گتوند تمام مجوزها را اخذ کرده است. سازمان میراث فرهنگی در تمام کارها نظارت داشته، حتی ما هر مرحله از آبگیری را با مجوز میراث فرهنگی انجام دادیم و با میراث فرهنگی قراردادی بستیم تا منطقه را با دانش و نگاه و استانداردهای خود بررسی کنند. مسئولان پژوهشکده باستان شناسی و متخصصان امر میآمدند و طرح را بررسی میکردند.اگر آثار باستانی یا فرهنگی یافت شده قابل توجه باشد بحثهای کارشناسی و کار اکتشافاتی را انجام میدهند. واقعیت این است که ما در محدوده سد گتوند با معیارهای میراث فرهنگی جلو رفتیم و مشکلی در این زمینه نداشتیم. در خرداد ماه سال 90 مجوزهای لازم صادر شد و قبل از آن هم توسط پژوهشکده باستانشناسی کل منطقه بررسی شد و مرحله آبگیری نهایی هم مجوز گرفت.موضوع زیست محیطی هم همین طور است گتوند یا هر طرح دیگری که اگر مجوز نداشته باشد نمیتواند کار عملیاتی را انجام دهد. بعضیها معتقد هستند که سد گتوند زیست محیط را تغییر داده است. آیا واقعا در این حوزه بیتوجهی شده است؟ چه تمهیداتی در این زمینه اندیشیده شده است؟ واقعیت این است که به لحاظ ساخت ما مشکل زیست محیطی نداریم. در دوره ساخت نیز کاملا زیر نظر سازمان محیط زیست بودیم. در رابطه با سد گتوند قراردادی با دانشگاه قزوین (که از بخشهای مورد تایید محیطزیست است) بستهایم و این دانشگاه ماهی دو سه بار طرح را بازرسی میکند و کارشناسان آن مرتب بازدید میکنند و در صورت بروز مشکل زیستمحیطی گزارش میدهند. در اینجا لازم است توضیح اجمالی در خصوص سدگتوند عرض کنم.از بالادست رودخانه کارون، سدهای کارون3، کارون4و... قرار دارند. سدگتوند پایینترین سد در زنجیره سدهای کارون است. این سدها مهمترین وظیفهشان تولید برق است اما وظیفه اصلی سد گتوند تامین آب کشاورزی و آب شرب استان خوزستان است و وظیفه دوم آن تولید برق است. مخزن گتوند بزرگترین مخزن روی رودخانه کارون است و این امکان را دارد که با کمک نیروگاهش در ساعتهای پیک برای شبکه کشور برق تولید کند. قبل از ساخت سد گتوند ما در حوضچه کارون مشکلی داشتیم و آن این بود که زمان تولید برق و زمان نیازهای آبی پایین دست مغایرت داشت. به گونهای که در ساعتهایی که پایین دست به آب نیاز نداشت شبکه به برق نیاز داشت و آب رها شده از نیروگاهها به هدر میرفت. بنابراین نمیشد از نیروگاههای برقآبی زیاد برق گرفت اما سد گتوند با مخزن بزرگ خود که در پایینترین نقطه زنجیره کارون قرار گرفته میتواند وظیفه تنظیم آب برای پایین دست را به تنهایی برعهده بگیرد. سد گتوند در تامین آب کشاورزی و آب شرب منطقه اثر و نقش فوقالعادهای داردو همچنین برقی که تولید میشود بیشترین میزان انرژی سالانه در بین نیروگاههای آبی را دارد. این امر نشاندهنده مشخصات منحصر بهفرد سد و نیروگاه است. مخزن پنج میلیارد متر مکعب و تولید چهار هزار و 500 گیگابایت ساعت برق نشاندهنده این موضوع است. یک موضوع دیگر در مورد محور گتوند موضوع سازند گچساران یا همان برونزدهای نمکی است که اشتباهاً به گنبدهای نمکی و کوههای نمکی شایعه شده است. داستانش این است که در مخزن سد گتوند پنج تا سازند گچساران داریم. سازند گچساران مشخصه کلیاش این است که اجزایش گچ،رس، نمک و چیزهای دیگر است. ما پنج سازند گچساران در گتوند داریم که یکی از آنها سازند معروف به عنبل است. ویژگی این سازند این است که نمک موجود در آن در ساحل رودخانه برونزدگی دارد. در آن سازندهایی که برونزدگی نمک ندارند موضوع عادی است و در خیلی از سدها وجود دارد. اما آن چیزی که برجسته شده (همین سازند عنبل که در مجاورت روستای عنبل است)این است که سازند برونزدگی نمکی داشت. از شروع مطالعات، بحث این سازند مطرح بود و به مرور زمان و با تکمیل و تدوین مطالعات در این زمینه کار بیشتری شده است. اما از سال 83 به طور ویژه به این موضوع پرداخته شده است. در طول چهار سال قبل از آبگیری سد و تکمیل سد این بحث پررنگتر شد و این موضوع مورد توجه قرار گرفت. کاری که در مورد سازند گچساران انجام دادیم کار فنی و تخصصی ویژهای بود. واقعیت این است که این چنین کار پیچیده در هیچ جای دنیا سابقه نداشت. آنچه که در رابطه با محور گتوند بحث میکنند این است که آیا نمیشد محور سد را پنج کیلومتر بالاتر برد تا با سازند عنبل برخورد نداشته باشد؟ موضوع این جابه جایی از نظر توجیه اقتصادی باید نگاه شود.اما باید بگویم که اگر محور سد جابجا میشد و به بالاتر منتقل میشد حجم ذخیره آب دریاچه کمتر میشد و ارزش آبی که از دست میدادیم به مراتب بیشتر از هزینه مهار سازند گچساران بود. بنابراین از لحاظ اقتصادی محور سد منطقی بود. مطالعات بسیار خوبی را انجام دادیم. متخصصان و کارشناسان داخلی و خارجی زبده به این موضوع پرداختند تا بهترین راهحل برای این معضل چارهاندیشی شود. نتیجه این شد که از میان همه این راهکارها مانند قیر پاشی، شاتکریت یا حتی استفاده از مواد نانو و... بهترین راهکار پوشش رسی روی رخنمونهای نمکی علاوه بر پرکردن فروچالهها در سازند گچساران بود که این کار را انجام دادیم.در مورد عملکرد پوشش رسی شایعات زیادی منعکس شد مانند اینکه پوشش فروپاشیده و ترک خورده است. اما من باید عرض کنم همانی که پیشبینی کرده بودیم اتفاق افتاد و نتایج کیفی آب همان بود که پیشبینی میکردیم. در مرحله اول عملکرد پوشش رسی خوب بود. پیشبینی ما این بود که با آبگیری ماهیت پوشش رسی متاثر میشود. یعنی پس از حل شدن نمکها پوشش رسی فرومیریزد و روی لایه زیرین نمک مینشیند. آنچه به اسم فروریختن یا شکستن دیوار حائل از آن نام برده میشد،دقیقاً رفتار منطقی پوشش رسی همان چیزی بود که انتظارش را داشتیم. اگر در زمان آبگیری به آنجا سفر میکردید کاملا بههم ریختگی پوشش رسی را در طول سازند که 5/2 کیلومتر طول آن است ملاحظه میکردید که این طرف رودخانه با آن طرف متفاوت است. ماهیت این سازند همین بود و پوششی رسی را ایجاد کردیم تا بتواند در مقابل تغییرات خودش را پوشش دهد و منعطف باشد. در بحث کیفیت آب هم نتایج به دست آمده نتایج بسیارخوبی بود و هم اکنون هیچ نگرانی در خصوص کیفیت آب کارون وجود ندارد. در خصوص بحث زلزله با توجه به اقیلم منطقه چه؛ آیا این سد تاثیری در زلزله دارد؟ ما زلزله با آبگیری سد داریم. هر سدی که آبگیری میکنیم با یک فرمولی پیشبینی میشود. زلزله القایی خفیفی در زمان آبگیری در تمام سدهای دنیا اتفاق میافتد. زلزله القایی و خفیف به دلیل به وجود آمدن وزن غیرمعمول روی زمین است. میلیونها سال رودخانهای بوده ولی با ساخت سد و به وجود آمدن دریاچه زلزله القایی اتفاق میافتد که موضوع متعارفی است و در همه سدهای دنیا وجود دارد. اما موضوع دیگری مطرح بود. موضوع این است که در مخزن به واسطه نمکی که وجود دارد لایهبندی شوری اتفاق میافتد. یعنی شوری غلیظ به کف مخزن میرود و لایه لایه آب شیرین روی آن قرار میگیرد. الان بهترین کیفیت آب را در لایههای بالایی مخزن داریم که برای رودخانه و مصارف تخلیه میشود. نگرانی که وجود داشت این بود که با تغییر آبوهوا و دما بین زمستان و تابستان ترتیب لایهها بههم خورد و شوری کف مخزن بالاتر بیاید. این مشکل هم به واسطه مطالعاتی که انجام شده بود جای نگرانی نبود و خوشبختانه با گذشت زمستان و تابستان جابه جایی قابل توجهی در لایهها اتفاق نیفتاد و اثری در کیفیت آب نداشت. شایعاتی هست که اگر شوری آب که حدس زده میشد به وقوع بپیوندد (با شکستن پتوی رسی و حل شدن نمکها)، دشت خوزستان به طور کلی خشک خواهد شد، این درست است یا نه؟ تمام تلاش براین است که عین حقیقت گفته شود. پیشبینی این بود کارون هیچ مشکلی پیدا نمیکند. یکسال گذشته و امروز هیچ مشکلی در کیفیت آب نداریم و به طور قطع میگوییم با تمهیدات اندیشیده شده در آینده هیچ مشکلی برای آب کارون به وجود نخواهد آمد. یک نکته مهم در خصوص موضوع شاخص کیفیت آب این است که امروز خروجی EC (شاخص کیفیت آب) از سد گتوند بین 100 تا 1100 است. اما EC در اهواز 2300 و در آبادان 4100 است. آبی که از سد گتوند رها میشود؛ آبی با کیفیت بالاست اما با توجه به مسیری که طی میکند از سد گتوند تا اهواز و بعد آبادان به واسطه پسابهای کشاورزی فاضلابهای شهری و صنعتی و... متاسفانه EC آب کارون به 2300 میرسد. حتی در آبادان به بیش از چهار هزار میرسد. نکته دیگر این است که کیفیت بد آب در پاییندست سد گتوند و خصوصاً در شهر اهواز و آبادان است که باید به این موضوع رسیدگی شود که در این مسیر چه اتفاقی میافتد. پتوی رسی مهمترین وظیفهاش کاهش سرعت انحلال نمک بود. این پتوی رسی باید روی لایههای زیرین فرو میریخت تا جلوی حل شدن سریع نمک را بگیرد. در مورد جابهجایی روستاییان چه؛ در گوشه و کنار آمارهای متناقضی از تعداد روستائیان و مهاجرت آنها منتشر شده است. آمار دقیقی از مهاجرت روستاییها دارید؟ برخورد اولیه با موضوع مردم ساکن در منطقه این بود که تا جایی که میشد نگذاریم از منطقه مهاجرت کنند. بنا به توصیه مقامات محلی به خصوص استاندار منطقه (آقای حجازی) تصمیم گرفته شد تا با رضایت مردم امکاناتی ایجاد شود. به جای خانههایی که زیر آب میروند در همان منطقه خانههایی را بنیاد مسکن مطابق استانداردهای خودش و مطابق الگوی خانههای روستایی منطقه بسازد. قرار است در این منطقه برای مردم علاوه بر خانه، امکاناتی بسیار بهتر از امکانات موجود مانند مدرسه، مسجد، خانه بهداشت، درمانگاه و... ساخته شود مانند کاری که در کردستان انجام دادیم. در این راستا با استانداری و وزارت نیرو جلساتی را برگزار کردیم و تمرکز اولیه این بود که مردم در منطقه بمانند. در این منطقه مطابق سرشماریهایی که انجام شده نزدیک به 1100 نفر زندگی میکردند. در مجموع 527 واحد مسکونی اعم از ساکن یا غیر ساکن از مخزن سد گتوند متاثر میشدند. از اوایل سال 87 همه تلاش ما بر این بود که با تدبیری مردم در آن منطقه بمانند. مانند کاری که در یکی از روستاهای کردستان انجام دادیم. روش این بود پولی بابت خانهها به صاحبان پرداخت نشود ولی با وکالتی که مردم به بنیاد مسکن میدهند پول آنان به حساب بنیاد مسکن استان خوزستان ریخته شده و بنیاد براساس ضوابط اقلیمی و اجتماعی خانهها را بسازد. قرار بود زیرساختها مثل راه و... را ما ایجاد کنیم تا شهرک ساخته شود. این کار خوبی بود که هزار و 100 نفر راهی شهرها نشوند و در آن منطقه بمانند. قرار بود این مردم ساحلنشینان سد گتوند شوند. با استانداری و وزارت نیرو و مردم جلساتی را برگزار کردیم، اما مردم قبول نکردند. به هر صورت مردم منطقه برای خودشان دلایل منطقی، اجتماعی و آداب و سنن خاص خود را دارند و نپذیرفتند که در منطقه بمانند.از اوایل سال 87 تا اوایل سال 90 با این استراتژی که مردم منطقه بمانند برای تملک اقدام نکردیم تا شاید مردم راضی شوند. اما از اوایل سال 90 که مجبور به آبگیری بودیم مطابق جلساتی که با استانداری برگزار شد مقرر شد که تملک اراضی صورت پذیرد.اینکه برق روستاها برای فشار به مردم برای فروش خانههایشان قطع شده یا آب و گاز را قطع کردهایم مطالب خلاف واقعی است که متاسفانه شایعه شده است. در محدوده سد گتوند سه روستا قرار دارد که هنوز مردم در آن ساکن هستند و بسیاری یا خریداری شده یا خالی از سکنه است. در این سه روستا هشت خانوار زندگی میکنند که در آنجا مشکل قطع آب نداشتیم. آب از قبل به صورت تانکری برایشان حمل میشد و هنوز هم همانطور است. اما قطع برق به دلیل بالا آمدن آب سد بود. چون آبسد به سیمهای برق رسیده بود. احتمال تلفات انسانی وجود داشت. بنابراین برق شهرستان لالی را مجبور شدیم قطع کنیم. شایع شده بود که گاز این روستائیان هم قطع شده است. باید بگویم که این منطقه از اول هم گاز نداشته است. در محدوده مخزن سد گتوند بالغ بر 500 خانه از آبگیری متاثر میشدند. از بین آن 500 خانه الان فقط حدود 30 واحد هنوز معامله نشده است. علتش هم این است که یا صاحبانشان نیستند یا مشکل مدارک، وراثتی و... دارند. بنابراین تملک اراضی خانههای آنجا حدود 93 درصد انجام شده است. در مورد سه روستای ساکن هم که هنوز املاک آنان خریداری نشده است؛ باید بگویم ما آماده خرید املاک هستیم؛ اما آنان حاضر به معرفی کارشناس و همکاری برای قیمت گذاری نیستند. علت فشاری که به این هفت تا هشت خانوار میآید این است که نه حاضر به ماندن هستند و نه حاضر به رفتن و فروش املاک. مقامات محلی خصوصا دکتر حجازی استاندار استان خوزستان خیلی پیگیر بودند که مردم در منطقه بمانند اما مردم نماندند. تملکاراضی و خرید خانه از مردم برای اجرای طرحهای عمرانی روش بسیار مسالمتآمیز دارد تا روشهای قهری و اجباری. قانون دست ما را در تملکاراضی برای طرحهای عمرانی بسیار باز گذاشته است. مثلاً ما میتوانیم طبق ماده 9 شورای انقلاب و با امضای وزیر نیرو و با کمک بخش قضایی و انتظامی اراضی را تملک کنیم و پس از ارزیابی پول به حساب صاحب ملک واریز شود اما سعی ما در تملک بر این است که با روش توافقی و مسالمتآمیز رفتار کنیم و مجبور نشویم با کمک قضایی موضوع را برطرف کنیم. چون در این روشها متضرر اصلی مردم هستند. بنابراین ما میخواهیم که مردم ضرر نکنند اما اگر ناگزیر شویم چارهای نخواهیم داشت. ما بیشتر حساس بودیم تا این روشها را در پیش نگیریم و با کار کارشناسی و اصولی برخورد کنیم. تاکنون در این مورد حتی یک پرونده هم در دستگاههای قضایی نداشتهایم. در حالحاضر زمینها به روش کارشناسی و با حضور سه نفر؛ کارشناس رسمی دادگستری، کارشناس ما و نماینده مردم، معرفی میشوند، بر اساس قیمت روز منطقه قیمتگذاری و هزینه آن به خانوارها پرداخت میشود. بنابراین اینکه میگویند قیمتهای پرداختی کم است باید بگویم قیمتگذاری دست ما نیست بلکه با نظر نماینده مردم و کارشناسان رسمی دادگستری مشخص میشود.