متاسفانه با ورود مدرنیته به ایران و زوال هدفمند دانش بومی ایرانیان در زمینههای مختلف به واسطه نفوذ قدرتهای سلطهگر و دستنشاندگان کمدانششان در داخل کشور به بهانه تجدد، در بازه زمانی دویست ساله قبل از وقوع انقلاب اسلامی هیچ سازه آبی درخوری به دست ایرانی احداث نشده و طی همین سالها دانش سدسازی از حافظه تاریخی این ملت پاک میشود. به نحوی که اولین سدهای مدرن در این کشور در حدود 50 سال پیش به دست بیگانگان ساخته و بهرهبرداری میشود و مهندسان و متخصصان کشورمان نقش چندانی در اجرای این سازهها نداشتهاند. پس آنچه امروز پس از گذشت سی و سه سال از انقلاب اسلامی به عنوان خودکفایی در صنعت سدسازی مطرح میشود احیاء دوباره یک توانمندی یا به عبارت بهتر و دقیقتر شکوفایی یک هنر-صنعت ایرانی است. اما از جهات دیگری نیز این خودکفایی اهمیت دارد. در جهان سدسازی تنوعی از سازههای بزرگ، کوچک، ساده و پیچیده وجود دارد که احداث هر یک از آنها با توجه به شرایط اقلیمی، ژئوتکنیکی، هیدرولوژی، کاربردی و حتی اجتماعی و فرهنگی متفاوت است. عوامل بیشماری در نحوه احداث یک سد تاثیرگذار است که آن را از دیگر سدها و سازهها متمایز میکند. در کشور ایران با توجه به اقلیم و تنوع جغرافیایی این سرزمین، تنوع ویژهای را در سدهای ساخته شده و در حال احداث نیز شاهدیم. این خود عاملی است که به ادعای خودکفایی ما در عرصه سدسازی مفهومی عمیق تر میبخشد زیرا خودکفایی در ساخت یک سد که از حیث حجم بدنه چندان بزرگ نیست و دارای ویژگیهای فنی پیچیدهای نیز نیست طبعا کار سادهتری است تا خودکفایی در ساخت بلندترین سدها با پیچیدگیهای منحصر بهفرد فنی. ساخت سازههای عظیم و پیچیدهای چون کرخه، مسجدسلیمان و کارون3 به همت ایرانیان و بومیسازی و انتقال دانش سدسازی طی این پروژههای دشوار به داخل کشور، امروز به احداث سدی ختم شده که در حال حاضر با 230 متر ارتفاع، بلندترین سد فلات ایران نیز هست. این سد که در یک ساختگاه کاملا پیچیده در دل رشته کوه زاگرس و با محدودیت فضا به علت شیب تند منطقه اجرای طرح احداث شده یک نوع بنای یادبود توان و همت ایرانی در امروز تاریخ است. منحصر بهفردترین ویژگی این سد در کنار نکاتی چون بلندترین سد بتنی دوقوسی کشور و بالادستترین سد رودخانه کارون، بومی بودن این سد در طراحی و اجرا است . نکته قابل توجه آن است که احداث و ساخت بخش زیادی از تجهیزات نیروگاه 1000 مگاواتی این طرح نیز به دست پیمانکاران داخلی صورت گرفته است. اتفاقی که نشان از مهارت فنی متخصصان و کارشناسان ایرانی در حوزههای دانشی مختلف وابسته به صنعت سدسازی دارد. مهار آب خروشان رود کارون، آن هم در بالادست و در میان ستیغ کوههای برافراشته و تبدیل این خروش به نیروی حیاتبخش برق و آب آرام و مطمئنی که زمینهای بسیاری را میتواند در دشت های پایین دست آبیاری کند و موجب رونق اقتصادی منطقه و کشورمان باشد کار بسیار بزرگی است که با دانش بومی که امروز قابل انتقال به نسلهای بعدی است انجام شده و به نظر میرسد پیدایی این چرخه دانش، مهمترین دستاورد احداث سد و نیروگاه کارون4 و دیگر پروژههای سدسازی کشور باشد. همانطور که ذکر شد توان اجرایی در صنعت سدسازی و احداث نیروگاههای برقآبی حاصل تسلط بر دانشها و علوم مختلفی است؛ از عمران، مکانیک، هیدرولوژی و برق گرفته تا علوم اقتصادی، مدیریتی و اجتماعی. در واقع سدسازی ترکیب پیچیدهای از توان مدیریت در تلفیق دانشهای فنی و انسانی به شمار میرود چون در این صنعت در کنار سروکار داشتن با طبیعت به عنوان یک پدیده نامتعین و غیرقابل پیشبینی با انسان و مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی او نیز سروکار داریم. شاید از همین رو است که منافع احداث یک سد که با کار کارشناسی و در مکان صحیح و با ویژگیهای مناسب و حساب شده احداث شده متعدد است. پس خودکفایی در صنعت سدسازی به معنای توان مطالعاتی و محاسباتی و خودکفایی در علوم و فنون مختلفی است. مطالعات در یک پروژه سدسازی بسیار متنوع، زمانبر و حساس است. پس از اتمام فازهای مختلف مطالعات و تایید نتایج آن و اخذ ردیف اجرایی، پروژه وارد فاز اجرا میشود. در این زمان مدیریت به عنوان رکن اول نقش ساز است زیرا تامین منابع مورد نیاز و هماهنگی مابین مشاورین و پیمانکاران مختلف در یک بازه زمانی خاص و در یک فضای محدود و اشتغال هزارها نفر نیروی انسانی در هنگام اجرای پروژه فقط با یک توان و دانش مدیریتی به فعل درآمده امکانپذیر است. در واقع مدیریت پروژههای احداث سدهای بزرگ و نیروگاههای برقآبی، مشابه رهبری یک ارکستر چند هزارنفری است. هماهنگی و تعامل میان دانشهای مختلف و نیروهای انسانی متفاوت و همچنین عوامل محیطی طبیعی، اجتماعی و انسانی کاری سترگ است و خودکفایی در صنعت سدسازی به معنای خودکفایی در تکتک این دانشها و تواناییها است و با مفهوم خودکفایی در عرصههای دیگر کاملا متفاوت است. امروز میتوانیم ادعا کنیم که در حوزه سدسازی، ساخت نیروگاههای برقآبی و سازههای وابسته چون تونلها، مغارهای زیرزمینی، پلهای بزرگ و... خودکفا شدهایم. اما به راستی این توان خودکفایی چه افقی را پیش روی صنعت ما ترسیم میکند؟ آیا از این پس قرار است شاهد اجرای تمام پروژهها به دست ایرانی باشیم؟ یا قرار است دانش بومی خود در این زمینه را صادر کنیم؟ یا دانشافزایی کنیم؟ و یا نهضت سدسازی را در کشور گسترش دهیم؟ به نظر من ادامه راه خودکفایی تلاش برای افزایش کیفیت و دقت در حوزه مطالعات و اجرا است. ضرورت دارد به جز سدهای بزرگ که معمولاً با دقت و کیفیت مطلوبی احداث میشوند سدهای کوچکتر نیز از همین کیفیت مدنظر بهره ببرند و با نگرشی همهجانبه احداث شوند. از سوی دیگر توان مهندسی داخلی به حدی رسیده که امکان انتقال دانش به دیگر کشورهای جهان و صدور خدمات فنی و مهندسی وجود دارد. زمان آن رسیده که با یک برنامه دقیق بازارهای هدف شناسایی و در عرصه جهانی، حضوری پررنگتر داشته باشیم. با وجود توان فنی موجود لازم است در کنار توجه عمیق و بیشتر به احداث سازههای کارآمد آبی، به بخش نرمافزاری آب و تاسیسات پایین دست سدها مانند شبکههای آبیاری و انتقال آب به زمینهای کشاورزی نیز توجه ویژهای داشت و به نحوی عمل کرد که از عمر مفید سدها برای آبادانی کشور به طور کامل بهره گرفته شود. توجه به عرصههای تازهتر و مغفول ماندهتر در صنعت سدسازی مانند مباحث انسانی نیز حتما باید مورد توجه ویژه و متفاوتی قرار گیرد. و شاید از همه اینها مهمتر، ایجاد بازار سرمایه در کنار این صنعت است. توان فنی و دانش علمی بدون وجود منابع مطمئن مالی به ایجاد یک سازه بهینه منجر نمیشود. منابع دولتی محدود است و همیشه برای احداث سدها کافی نیست. جذب سرمایههای خرد و کلان بخش خصوصی به سوی این صنعت میتواند به گسترش و رشد این صنعت منجر شود و از سوی دیگر سرمایهگذاری و مشارکت در پروژههای سدسازی دیگر کشورها در کنار صدور خدمات فنی و مهندسی درهای بازار بزرگی را به روی سرمایهگذاران ایرانی خواهد گشود.