در کشورهایی نظیر ایران که از کمبود منابع سرمایه گذاری رنج می برد و ظرفیتهای شناخته و ناشنانخته بسیاری جهت احداث نیروگاه های آبی در اختیار دارد، استراتژی توسعه نیروگاههای آبی نمی تواند فارغ از جنبه های دیگر توسعه کشور باشد. تا زمانی که منبع اصلی سرمایه گذاری در این بخش در اختیار دولت و حکومت مرکزی است و امکان سرمایه گذاری بخش خصوصی به صورت واقعی و موثر فراهم نشده، تداوم سرمایه گذاری در زمان منطقی جهت بالفعل ساختن این ظرفیتها در گرو پیشرفتهای ملموس و همهجانبه در منطقه اجرای طرح است. طرحهای سد و نیروگاه کرخه و سد و نیروگاه کارون3 که هزینه آن به ترتیب در حدود 400 و 650 میلیارد تومان برآورد می شود، مثال های روشنی در این بحث هستند. دریاچه های جدید، توسعه فعالیتهای کشاورزی، دامداری، گردشگری، جابجایی و اسکان مجدد روستاهای منطقه اجرای طرح، افزایش اشتغال صنعتی و خدماتی در دوره اجرای طرح و ایجاد فرصت جهت کسب مهارتهای مختلف و همچنین افزایش اشتغال کشاورزی، دامداری، خدماتی و صنعتی پس از شروع بهره برداری از نتایج مستقیم و غیرمستقیم این دو طرح است. اگر این فرصتها در جهت تغییر سیمای منطقه طرح و توسعه همه جانبه مورد توجه قرار نگیرد، تداوم سرمایه گذاری در نیروگاه های آبی با محدودیتهای زیادی مواجه خواهند شد، حال آنکه اگر احداث یک نیروگاه آبی مترادف با ارمغان توسعه و پیشرفت برای هر منطقه باشد به جهت جلوگیری مناسب در تخصیص منابع محدود خواهد انجامید. پروژههای سدهای بزرگ برق آبی از جمله سرمایه گذاری های کلان محسوب می شوند که معمولا به بیش از دو میلیارد دلار سرمایه نیاز دارند. اگر با معیارهای اقتصادی بین المللی بسنجیم، در ایران نیز طرحهای کارون 3 و کرخه (شامل شبکههای آبیاری و زهکشی) با سرمایه گذاری در حدود یک میلیارد دلار ساخته شده اند. چنین پروژههای بزرگی که معمولا با یک یا چند هدف معین اجرا می شوند، امکانات و ظرفیتهای بالقوه ای در پیرامون خود ایجاد می کنند. این آثار و پتانسیلها را می توان در سه دوره قبل از ساخت (مطالعه و طراحی)، حین ساخت و پس از ساخت (بهرهبرداری و از کاراندازی) مورد بررسی قرار داد. پتانسیلها و آثار قبل از ساخت مرحله مطالعات و طراحی سدهای بزرگ بسیار طولانی است و نتایج آن مهمترین سند برای تصمیم گیری در خصوص احداث سدها بشمار می آید. از طرف دیگر تاخیر جدی بین تصمیم گیری برای احداث یک سد و تامین مالی برای شروع اجرای آن وجود دارد در این دوران، سرمایه گذاری در منطقه طرح دچار تزلزل خواهد بود . از یک طرف ممکن است بخش خصوصی یا دولتی که قصد سرمایه گذاری در منطقه را دارد بدلیل ترس از به زیر آب رفتن سرمایه خود دست از سرمایهگذاری بکشد و عملا منطقه را از نظر رونق اقتصادی با مشکل مواجه سازد. از طرف دیگر ممکن است دستگاههای دولتی و یا کشاورزانی که از محدوده اجرای طرح کاملا آگاه نیستند و یا نسبت به زمان شروع و پایان پروژه اطمینان کافی ندارند، اقدام به طراحی و سرمایه گذاری در جایی کنند که به زودی و پس از شروع احداث در محدوده دریاچه سد قرار گیرد. از این نمونه پیرامون سدهای کرخه، کارون 3 و کارون4 موارد فراوانی به چشم می خورد. پتانسیلهایی برای پیشرفت و توسعه در منطقه طرح، همزمان با طراحی پروژه وجود دارد که در صورت عدم استفاده از این فرصتها، خود به تهدید تبدیل می شوند. هنگامیکه یک پروژه سد سازی طراحی می شود علاوه بر مسائل فنی آن، به نیروی انسانی متخصص، تکنسین و کارگر ماهر نیاز خواهد داشت. این یک فرصت برای منطقه خواهد بود تا در زمان اجرای پروژه نیازی به جذب نیروهای متخصص، تکنسین و کارگر ماهر از خارج منطقه نباشد. حدود 70 درصد نیروی انسانی شاغل در زمان اجرای سدهای کرخه و کارون 3 بومی بوده اند ولی تقریبا بیش از 90 درصد آنها کارگر ساده و غیرمتخصص هستند. به عبارت دیگر، سهم منطقه از نیروی متخصص، تکنسین و کارگر ماهر شاغل در کل پروژه کمتر از 20 درصد بوده است. این در حالی است که درست زمان طراحی سد و سالهای آغازین اجرای آن، ایجاد واحدهای دانشگاهی در شهرهای ایذه و دزفول و شوش در نزدیکی سدهای کارون3 و کرخه در دستور کار مسئولان مربوطه بوده، که برنامه آموزشی و تربیت نیروی انسانی آنها ارتباطی با نیروی انسانی مورد نیاز طرحهای مذکور و یا فعالیتهای پس از آن نداشته است. این به مفهوم تبدیل فرصت به تهدید است. مطالعه و طراحی راه های ارتباطی، کارخانجات و کارگاه های تولیدی و مانند اینها همزمان با مطالعه و طراحی سدهای بزرگ می تواند به ایجاد و بهره گیری از ظرفیتهای بالقوه و توسعه پایدار منطقه ای کمک نماید. آثار و پتانسیلهای دوران ساخت اجرای یک پروژه عظیم که حدود یک میلیارد دلار هزینه دربر خواهد داشت یک فرصت بزرگ برای استفاده از پتانسیلهای منطقه ای است. ایجاد اشتغال حدود 5 تا 6 هزار نفر برای مدت 7 تا 10 سال در هر یک از سدهای کرخه و کارون3 هم برای مدت نسبتا طولانی نرخ بیکاری را کنترل می کند و هم درآمد قابل توجهی را در منطقه توزیع می نماید. این درآمد در سالهای اوج فعالیت بویژه به سالانه 15 تا 20 میلیون دلار می رسد. برآوردها نشان می دهد که در سال 81 در سد کارون3 بالغ بر 150 میلیارد ریال بابت حقوق و دستمزد کارگران بومی منطقه پرداخت شده است. این درآمد که حدود نصف بودجه عمرانی استان خوزستان در سال 79 بوده برای شهر کوچک ایذه بسیار قابل توجه است. هدایت این جریان درآمدی و تبدیل بخش مهمی از آن به سرمایه گذاری مجدد در فعالیتهای تولید فرصت و پتانسیل مهمی برای نهادهای مالی، اعتباری و سرمایه گذاری است تا از آن استفاده کنند. از آنجا که معمولا میل متوسط به پس انداز در مناطق محروم بسیار اندک است، لذا باید نهادهای مالی قوی برای جذب پس اندازهای مردم و هدایت آنها شکل گیرد. پروژههای بزرگ برق آبی در زمره طرحهای بزرگ ملی محسوب می شوند که نیازمند بکارگیری مدیران و کارشناسان خبره هستند. این در حالی است که در استان خوزستان علاوه بر طرحهای مذکور طرحهای بزرگ برق آبی دیگر نظیر سد و نیروگاه مسجد سلیمان و گتوند و همچنین طرحهای بزرگ صنعت نفت در دست اجرا بوده است. علاوه براین، 6 بار بازدید روسای جمهور وقت کشور، از پروژه کرخه در طول سالهای اجرای آن، حکایت از جایگاه این طرحها در نظام مدیریتی کشور می دهد. در طول سال 81 بیش از 100هزار نفر شامل متخصصین، دانشجویان و سایر اقشار از دو سد کرخه و کارون3 بازدید کردند. این توجه عمومی نیز خود یک ظرفیت و پتانسیل قوی برای شناخت منطقه است که بکارگیری آن میتوانست موجب توسعه عمومی منطقه گردد. از آنجا که سهم سرمایه گذاری دولت در افق قابل توجهی در توسعه نیروگاه های برق آبی همچنان نقش درجه اول را دارا است، با توجه به محدودیت منابع مالی دولت و در صورتی که توسعه نیروگاه های آبی واجد دیگر وجوه توسعه منطقه ای باشند، تمایل سیاستگزاران و تصمیم گیرندگان برای حفظ روند روبه رشد سرمایه گذاری در این بخش، جلب و تضمین خواهد شد.
سهشنبه 31 خرداد 1390
دوشنبه 5 بهمن 1388
یکشنبه 22 آذر 1388
دوشنبه 5 مرداد 1388
شنبه 3 مرداد 1388